۱۳۹۰ شهریور ۲, چهارشنبه

تنها در اشک‌هام می‌ماند


Only in my tears it lasts (خ - گ)

بر فراز ِسرم
 جان‌ام
در اخرایی ِآسمان
پر می‌زند
در جنگل ِماه‌زده نجوای بادی هست و
توتمی بلوطین که زمانی زرمی‌تابید

آه، چه می‌خواهم که این‌جا بودی
تا پیش از پژمران ِگل‌
پیش از تباهان ِجان
به آفتاب می‌نشستیم

سنگ‌ها از دستان‌ام می‌افتند و می‌لخشند
بر رعشه‌ی عالَم ِدل‌دارم؛ 
آب ردی از گذشته‌ام می‌گیرد و
تنها در اشک‌هام می‌ماند



نگاره از بکسینسکی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر