از میانِ کوهها
زاده شدی
تو ای تحوتِ بابون
عینیت را تن آوردی
واقعیت را برگرداندی
به عصرِ نو
باده بالا گیر
ازبرای مرشدِ برین
باده بالا گیر
تنات را
و ذهنات را
ایثارِ کارستان
کردی
قریبِ پرندهگانِ دریایی
گُزیدی
تو ای تحوتِ بابون
عروسِ خائوس بودی
تحوت را میشناختی، دوستاش میداشتی، آدم را نه
آن که منظر بود
او که راز
باده بالا گیر
ازبرای مرشدِ ارجمند
باده بالا گیر
مادرِ نکبت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر