۱۳۹۸ خرداد ۱۲, یکشنبه

سکون



برگردانی از Stillness از Inter Arma





به غروب
لاوه‌ می‌کنیم از برای نهر، شاید تا بسراید
ثنایی را
به تسکینِ ویرِ شب.
بی‌قرار،
به نغمه‌ی کهن‌اش می‌رقصیم،
مسحور
از آتشانِ سوزانِ درون.

{بیقرار}

به سپیده‌دم
آواز می‌کنیم از برای نهر تا بخوابد.
ثنا می‌کنیم
شاید که فروکشد قالِ روز.
در سکون،
بر کناره‌های کهن‌اش می‌آرامیم،
خسته
از آتشانِ سوزانِ درون.

{سکون}


برای شافع


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر