۱۳۹۸ مرداد ۲۸, دوشنبه

اشباحِ اربعه




برگردانی از Four Phantoms از Bell Witch



 
1. خفهگی، یک تدفین: ساهر (دندانِ دمنده)

دندانام را بگیر، شیشه‌ی شکسته
دستانام را بگیر، نواره‌‌ها بر چشمهام
که دیدهام من
ترس را

فرودمیده
کلماتِ سوده
نقاب

مجاعتِ مرگ
تمنایِ حیات

تظاهر میکنم در خاک
به تنفس
به‌پهلو اما
دریایی از خاک و زمان دارم
چنبره زدهام
درهممی‌شکنم دندان‌ام را
تا نفس ‌کشم...




 
2. حُکم، در آتش بوستان (از خاکسترِ شکوفان)



ریه‌ها
پُرِ خاکستر
و سکوتِ شعله‌ها
در این تفتهگی، چیزها همه رنگ می‌بازند
خمیه می‌زند هوا، میپیچد
جهان را در خاکسترِ خاموش

پیچیده
در چشمانِ خارها
پوستی که به تن داشتم
می‌پیچم در غضب
چشمان‌ام را
در این راهِ بی‌پایان،
خاکسترِ شکوفان ام
من

بازوانام را بگیر
که باران
می‌شوردش
در شعله‌ها

هوا
ردِ نمایان
از ماضی و آتی
از این
بوستانِ خاکسترِ معلق




3. خفه‌گی، غرقهگی - تکلم‌در‌خواب (فاصله‌ی ابد)

تنهابرآمدِ موج را دریاب
به هر آن ‌جا که راه برَد، یا به هر آن جا که بماند
به هر جا جز به بیداریِ چشم‌ها که تمناگر اند
تنها به قصدِ بریدن از روز
آنان که رنجیدند تا بگویند، همه متروک
و به همراه‌شان، گورِ مذاب حامل اند
ندای دیارِ گم‌شده آمد
روح مبهوت بود و بعد
من از گورِ پُرآب راهی گشودم
خیانتِ سرد
در این رود، شناور اند ارواحِ سفلای دوزخ
و رود مرا هم درمیکشد

مثالِ آب‌تنی در خاکستر
تنِ سوختهام بر هر چیز میرود
غرقهگی در پوست است این
دوبار و دوباره
کوریِ آب
قبضه‌ی تباه، یک زه‌دان
ددِ خانق
نفس می‌کشم تا خواب

ساهر
غرقهگی در پوست
کور از آب
نفسبریده، سرد
چه مرگِ خاموشی
می‌بندم چشم‌های‌ام را

پرخاشِ هستن
امواجی که نفس می‌کشم
خلأیی که مهار شده
فاصله‌ی ابد

پس تنهابرآمدِ موج را بگیر
به آن‌جا که راه میبرد، یا به آنجا که میماند
نه اما به بیداریِ چشم‌ها که تمنا کنند
تنها به قصدِ گریختن از روز
که آنان که رنجیدند تا بگویند، همه متروک اند
و به همراه‌شان گورهای مذاب میبرند
پس تنهابرآمدِ موج را بگیر

به آن‌جا که راه میبرد، یا به آنجا که میماند




4. حکم، در هوا - افتاده‌ (در بادِ سوگانگیز)

باد
خونام نگه دار
تا بی پوست بیفتم
تمامی ندارد این باد
مشتهای تهی‌ام
سو به آسمان دارند
محکوم ام به سقوط
به سقوطِ ابدی

اینجا زمینی نیست
و پوست هوا ست
بر آسمان خون میبارد
و زمان تابهابد خیره 

باد
خونام نگه دار
تابهابد سقوط کن و دوباره باز
که تمامی ندارد این باد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر