۱۳۸۱ بهمن ۲۰, یکشنبه


داستانکی برای Gynarchist ها ( یا سوگی برای یک Cotquean )

1. زمین سبز
نخست زن با بیشترین بهره از طبیعت اش توان داشتن زنانگی خویش را داشت؛ چراکه مردانگیِ مرد سبب می شد تا زنانگی زن به چشم اش زیبا آید؛ زن در مقام زن برایش خوشایند شود. زن نازکی می کرد و خشن-مردِ برزگر لطافت و نازک-رفتاری اش را آرامنده ی خستگی ها و پژولیدگی های کشتکاری اس می دانست، او را می ستود و زنانگی اش را پاسدار بود.
لبخندی راستین برای زیبایی یک چهره ی طبیعی...


2. Lady و آسمان آهنین
مرد کارگر شد و تنفس در دود را خویید؛ دستان خاکی اش روغنی شد. آلوده شد. خشونت سنگین اش آهنین شد، چرب شد، ماسید! پس از کار هرروزه اش در کثافت-خانه، دیگر رامشگری ساده ی زن برایش دل-فزا نبود؛ زنانگی برای آسمان آهنین او دلنشین نبود؛ چون او زن را نیز چرب و روغنی می خواست! پس زن رو به بزک-کاری آورد، رخسار را برای خداوندگارش (خداوندگار زن همیشه مرد است) چرب کرد، مالید و آماسید... و مرد روغنی کیفور شد و به نازکی پیشین زن اش پوزخند زد و زن نیز همچون همیشه از پی اش روانه شد: پوزخندزنان به آنچه حماقت پیشینش می نامید: به طبیعتش؛ اما تردیدناک به این دگردیسی، به چهره ی ناخودی اش... حس کرد چیزی را گم کرده است؛ چون همیشه، حس کرد که باید این حس را واگذارد. چون همیشه، با حسش، حسی نو-کِشته را کُشت. چیزی را گم کرده بود!
We were all drowned in a deep sleep when that pigeon flown away…


3. کوتوله و عروسک صورتی:
کاغذ، سیم، موج، عدد ...
دستان مرد ظریف شد، صدایش زیرتر. او کارمند شد و آسمان آهنین اش، کاغذی سفید شد. مردانگی روغنیده شده اش در "عدد" فروکاسته شد. مردانگی اش این شد: خرید برای خانه پس از یک روز لولیدن در عدد! او یا عدد 1 بود یا 5 ؛ چربی زیر شکم سوار بر خودرو. زن دگر شد، چون حال مرد را ظریف تر از خود می دید. دیگربار کوشید تا کامل-گر او باشد، این بار با مردشدنش! برای نازک-خویی مرد، مرد شد... حقوق همسان (از یکسانگی فراتر رفت) خواست، شلوار خواست و ماهیچه. برای نگهداشتن مَردش که بیماری ظرافت داشت، به ناچار مرد شد.
آسیمه تر از پیش، چرا که این بار با سفت-شدنش با مرد، با خداوندگارش،به رقیبی دژخو بدل گشته ... مرد را از دست داد (به هر روی، مردِ نازک هم زنانگی را می خواهد: یک ناسازه!) و گران ترین چیزش را: زنانگی اش را! زنانگی اش سبب از کف رفتن زنانگی اش شد!

ع: چیزی گم کرده ای؟
بانو: هان؟! نه! هیچ شده ام...


4. Gonna wait it out



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر