در جریان زندگی آن چیزهایی دشوار-فهم اند که به ما نزدیک ترند.
1-اصل فردگردانی (Principle of Individuation) را دشوار درمی یابیم، چرا که درونی ترین اصل زیسته شده است. چیزی است که در بنیاد (که بی-بنیادی است)، از آنِ ماست. آن چه که خوشبختانه تنها در گاه های تنهایی به سر آدمیان می آید (وگرنه با وجود پایاب کمی که آدمیان در برابر آشکارگی حقیقت دارند، چه بسا دیگر آدمی نمی بود تا... رازدانی). آن یکتا امر بدیهی: اصل فردگردانی. این که نه من، نه تو، بل فرد است که اصالت دارد. نه خرد، نه حس، نه تجربه، نه مینویی، نه سپنتایی، و نه هیچ چیز دیگر، بل سازنده اش، دست کم انتظارکش اش، آشکارگردانش (خرده-احترامی به هایدگر)، یعنی فرد اصالت دارد. نه خِیل، نه جمع، نه جامعه، نه همگان، بل فرد اصالت دارد. به حدی روشن است و چندان در ما اندرباشندگی می کند که در آن دم که می خواهد اثبات شود، به صورت اثبات-گرش تف می کند:
" ببین! این منم! اینم من: تواَم! چه نزدیک ام؛ این سان چه دورم! کاهلی، کاهل! اثبات ام کن تا ویرانم کنی. استدلال بیاور تا از دستم بدهی؛ فژاگین ام کنی. توان زیستنم را نداری، چرا که انبوهه-زی ای. کاهلی!"
پرسش : فرد چیست؟ آن چه که همیشه در برابر خیل می آورند!؟ I will philosophize this later
2-حس بزرگ: حسی که چه بسا از خُردی جان آدمی، تنها در گاه تنهایی به او دست دهد. او این بزرگ را، برین-حس بزرگ را می تاراند؛ چرا که در آن می زید ( خمیره ی انسانی هنوز هست!)، به آن نزدیک است؛ از این رو دریافتنش سخت است: به خرده-احساس های همگانی روی-گردان می شود. به پلشتیدن جان و شکنجیدن بانوی درون؛ به آری-گفتن به شادی و شور "هرکس" . او همنوا با انبوهه به تمسخر به هرآنچه اصیل است می پردازد: به درونگی، به تنهایی، به نزدیکی!
3. Self-containing: ...
4. قانون اعداد بزرگ:...
5. Essential of Silence: ...
. . .
در جریان زندگی آن چیزهایی دشوار-فهم اند که به ما نزدیک ترند... بیاندشید. جز این نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر