۱۳۸۲ فروردین ۲۸, پنجشنبه


برخی می آفرینند.
برخی در پیِ آفرینندگان، روانه اند.
برخی تماشا می کنند و لذت می برند.
برخی به دور از این 3 دسته، به کارهایی شایان تر و واقعی تر دل-مشغول اند!

1 - دسته ی نخست، گشاینده ی هستی و حقیقت اند: اینان به راستی می آهند، می رقصند و می زی اند. اینان باشنده اند.
2 - دسته ی دوم، آزمندانه در پیِ سَرنِمنون ها می دوند و در نسخه-دزدی از آفرینندگان استاد اند: اینان دریافته اند که همانا زندگی، آفرینندگی است، که زیستن بی "سرشتن"، بیچارگی است؛ وچون از آفرینش غامی اند، چاره ای جز طَریدن ندارند : اینان خزنده اند.
3 - سومین دسته از نگریستن فرارونگی های نخستین-دسته شادان اند. اینان از نگریستن بزرگی ها رشک نمی برند (باژگونه ی دسته ی دوم)، بل همچون هنردوستان، از نظاره-گریِ امرِ برین، کیفور می شوند؛ توان لذت-بری از تماشای بزرگی را دارند (توانی کمیاب!). چه بسا آزمندی دسته ی دوم نیز برایشان تفریحکی به همراه آورد! اینان شکارگرند.
4 - دسته ی چهارم اما، بس جدا از هر آفرینندگی، از هر دانش و هنر، به"کار" مشغول اند و به این فریب که در جهانی "واقعی"تر از گیتی 3-دیگر-دسته می زی اند، زمان-کُشی می کنند؛ همانا زمان می پرستند! هرروزگی می کنند، چرا که توان دگرشدگی های سهمگین گران-دریای درون را ندارند؛ در برابر توفان و آسیمگی های فرارسیده از سپهرِ اندیشگی ناتاب اند. شکوهندگیِ آفرینندگان تنها همچون "امر هنری" برایشان نمودار می شود(و نه گوهر و بنیاد بشری!)؛ پس در گمان به خِرد روی می آورند و آن را برای "محاسبه" به کار می گیرند؛ چه دور از اندیشه! اینان، بر راستیِ زندگی شان آسوده اند چراکه چنداییشان از 3 دسته ی دیگر فزون است... اینان وزغ اند.

زهوار:

In grade: 1>2>3>4
In description's length: 4>3>2>1
See the Arrange: The more exalted a matter is, the less it can be described!





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر