۱۳۸۲ مهر ۲۱, دوشنبه

متن-آوازی ژکانیده از Evoken

آنجا که اشباح خاموش اند

دیگربار
ازآن دورا-درون
کِی بازخواهند گشت آن پالودگان ِ هرزه-زدا؟
آن ستیزندگان قحبگی، آن تابان ترینان
آن رخشان ترینان از هر پرتوی تابان
کی بازخواهند گشت تا که در پاکی، خوش درخشند؟

آه بنگر چهره ی بی-ایمانی را
آه بنگر چهره ی کینه را
که از درون، به جهانی دیگر، به شکنجه گاهِ فریادهای پوچ ، برگشوده

با هر فریاد، سرود اش پلاسیده
با هر فریاد، بال اش زخمیده
با هر فریاد، از این و آن آواره
با هر فریاد، روی از چشمانِ خیره درمی کشم، چشمانی خیره به...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر