متن-آوازی ژکانیده از Evoken
آنجا که اشباح خاموش اند
دیگربار
ازآن دورا-درون
کِی بازخواهند گشت آن پالودگان ِ هرزه-زدا؟
آن ستیزندگان قحبگی، آن تابان ترینان
آن رخشان ترینان از هر پرتوی تابان
کی بازخواهند گشت تا که در پاکی، خوش درخشند؟
آه بنگر چهره ی بی-ایمانی را
آه بنگر چهره ی کینه را
که از درون، به جهانی دیگر، به شکنجه گاهِ فریادهای پوچ ، برگشوده
با هر فریاد، سرود اش پلاسیده
با هر فریاد، بال اش زخمیده
با هر فریاد، از این و آن آواره
با هر فریاد، روی از چشمانِ خیره درمی کشم، چشمانی خیره به...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر