۱۳۸۲ آبان ۱۹, دوشنبه

متن-آوازی ژکانیده از MyDyingBride


ددِ عدن "Edenbeast"

درود
خوش آمدید
عدن است و سوری دیگر
درون آیید
خوشوقتم، من ام "دَدِ عدن"، میزبان این سور!

رخسارها را به سیماچه هایی رازین پوشانده اند مگر تا لبخند شهوی شان را همباشان هم-سور نبینند
آماده اند تا پنهان به نقابی صورتی به سور این دد، خوشوا زنند
به تالار بزرگ گناه درمی شوند

عدن دیگربار بزمگاه ِ مریض-مغزان شده! خوشا!
ددِ عدن به مهمانان اش، به افلیجان و بیماران اش، به من درود می زند! زهی!

دد عدن در تالار:
همه لختان و شاهدان، همه حوریان
همه برای مهمانان، برای مومنان و سرافراختگان پاکی
بردارید و بچشید... این یود وعده ی پاکی تان: سور عدن!

شهوت به پای ات می خزد
کام سلامت می دهد
زنان خوش خرامان می لاسند
بچش
هرآن که را می خواهی بردار
بچش
ایمان ات را به دستگیره ی در بیاویز و درون آ
لذت-کده است اینجا
اینجا و آنجا، برگیر و بچش، همه آنِ تو اند
بچش میوه های ایمان ات را!

- هان؟ بزمِ کفر اش می خوانند
سورمان را فرجام می طلبند
کافرمان خوانند و مسیحاوار بر گناه مان موعظه می کنند

"بنشین جوان
هاه! سورچرانی این موعظه گران را ببین
بنشین و گزافی خوش-آشامی شان، خوش-نوشی شان را ببین
بنگر! اینان اند موعظه گران ات! این آزمندان شکم-ترکیده "

آه...
ترسان ام
ترس، به زیر ام می کشد
امشب اما، گرمای آغوش ات اشکیدن ام را می آرامد
می خواهم ات. تو ای زیبا، بیا و بیارام این التهاب بهشتین را!
دست ام بگیر. اشک ام را به بوسه ای بنواز...
ببوس... می خواهم ات...
در آغوش ام آی... ترس مان زدا...جسد انبسته ام را از این بزم ننگین بیرون کش!
بیا!

دد عدن در تالار:
همه لختان و شاهدان، همه حوریان
همه برای مهمانان، برای مومنان و سرافراختگان پاکی
بردارید و بچشید... این یود وعده ی پاکی تان: سور عدن!


...

چشته ی زهرآگین این اجساد زهرآمیز را سیر چشیدی، ها؟
دیگر بس است
از تالار بیرون شو
بس است،
وقت آن است که به مرگ بازگردی...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر