۱۳۹۴ شهریور ۱۵, یکشنبه

اسرافیل

ترجمه‌ای از اسرافیل از ادگار آلن پو



در بهشت جانی خانه دارد
  "که زه‌تابِ دل‌اش بربط است"؛
چنین جانانه خنیا نمی‌گیرد کسی
به سانِ اسرافیلِ فرشته،
و ستاره‌گانِ بازی‌گوش (چنان که افسانه‌ها می‌گویند)
چامه‌هاشان فرومی‌گیرند،
  چشم‌به‌راهِ سحرِ آوای‌اش، همه خاموش.

لخشنده آن بالا
  در اوجِ خویش،
  ماهِ واله
گل‌گونه می‌شود از عشق،
  و، به شنیدن، آذرخشِ سرخ
  (با دخترانِ تیزپای اطلس،
  آن هفت نفر)
  مکث می‌آورد در بهشت. 
 

و می‌گویند (هم‌سرایانِ ستاره‌ای
  و دیگران چیزها می‌شنوند)
که آتشِ اسرافیل
از آن چنگ است
  که او با آن می‌نشیند و می‌نوازد
زه‌‌تارِ زنده‌ی لرزان
  از آن سازهای غریب را.

به آسمان‌هاست این اما، جا که فرشته‌گان مقیم اند
  آن‌جا که فریضه اند افکارِ ژرف
آن‌جا که عشق خدایی‌ست بالغ
  آن‌جا که نگاهِ حوریان
آکنده ست از آن زیبایی
که ما در ستاره‌ای می‌پرستیم.

پس به ناروا نیست
  ای اسرافیل، که بی‌زار ای
از نغمه‌ی بی‌شوق؛
نیک‌نامی ازبرای توست
  ای به‌ترین چکامه‌گر، که حکیم‌ترین ای
به طرب باشی و بمانی!

شوریده‌گی‌های عرش
  با گام‌های سوزانِ نوای‌‌ات جور اند
و اندوهان‌ات، شادی‌ات، نفرت‌ات، عشق‌ات،
   با شوقِ چنگ‌ات
  باشد تا ستاره‌گان خاموش باشند!

آری، بهشت از آنِ توست؛ حال که این
  جهانی ست از مطبوع و منفور؛
   گل‌های‌مان محضِ گل اند
و سایه‌‌سارِ خلسه‌ی ناب‌ات
آفتابِ ماست.

اگر می‌توانستم بباشم
آن جا که اسرافیل
  سکنا گزیده، و اگر او خانه می‌کرد آن‌جا که من ام
شاید چنین جانانه نمی‌سرود
  نوایی میرامیر را
و لحنی دلیرتر از این شاید برمی‌خاست
  از چنگ‌ِ من در آسمان.



۶ نظر:

  1. لذت بردیم از ترجمان!

    "روایت آرتور گوردن پایم" را آخرش خواندی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. لطافت از نگاهِ شماست قربان

      آره؛ زیاده خوب بود؛ به قدری که ایهبِ جدید بی ازون از هیبت افتاده ;)

      حذف
  2. بله، آلبوم جدید رو بیشتر از ۱۰-۱۲ بار گوش دادم اما از زیر پوست رفتن خبری نیست!
    ظاهرا آهاب در حال پیش رفتن به سوی مِین استریم است.
    موبی دیک رو خوندی؟ خلاصه نشدش؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. جریانِ غالب که نمیشه گفت؛ به نظرِ من تغییری مثِ آلبومِ جدیدِ shape of despair رو باید گفت پسرفت به جریانِ غالب. این آلبوم اصلاً بد نیست، ولی خب در مقایسه با Giant، بی شک کوچکه. لیریک هم البته بی تأثیر نبوده.
      موبی دیک رو نه، همین آرتور گوردون پیم رو :)

      حذف
  3. من خودِ بَند رو دنبال می‌کنم، یعنی‌ مصاحبه ها، تبلیغات و غیره. و چیزی که می‌‌بینم بجای فرو رفتن بیشتر در عمق، بازگشت به سطحه. مثلاً ویدئویی که ساختن رو شاید دیده باشی‌. واقعا اسفناکه!

    موبی دیک رو بخون. برای تویی‌ که با واژگان سرو کار داره مطمئنا کلنجار رفتن با کتابش لذت بخش خواهد بود. ۶ ماه پیش شروع کردم به خوندنش، اما هنوز به نصفش رسیدم. بجای قرص خواب عمل میکنه ؛-)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. هاها، اون کلیپ انگار نقیضه بود قربان؛ داغونش کردن طرفدارها. ویدئوی the isle رو بعدش اوردن زود.
      شخصاً زیاد درگیرِ ماجراهای فراکاریِ اینها نمی شم؛ اگرچه این که در کنارِ کارِ خوبشون، آگاهی دارن که بزرگ نیستن و گاهی به شوخی میگیرن خیلی چیزها رو برای من اتفاقاً خوشاینده.
      به روی چشم؛ مجالی دست بده تا شروعش کنم.
      Cheers

      حذف