South away) A translated lyric from Summoning (song:
دوراز جنوب!
بسی غارها و اندرونگی های ژرف را سپردم
جنگل های فراخ و تاره-فام
سایه های خاکستری و دهشت-کام!
{این منم! تاج هفت پادشاه! منم! ردای پنح جادوکار!}
ورای گیتی درخت پرواز کردم
فراز بوریا و نی
فراز لایستان ، فراز علف
دور از جنوب! بس دور!
بسی-بسیار دور، در جستن آفتاب و روز!
درود، درود بر پادشاه راستین!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر