۱۳۸۱ بهمن ۱۲, شنبه


South away) A translated lyric from Summoning (song:


دوراز جنوب!

بسی غارها و اندرونگی های ژرف را سپردم
جنگل های فراخ و تاره-فام
سایه های خاکستری و دهشت-کام!

{این منم! تاج هفت پادشاه! منم! ردای پنح جادوکار!}

ورای گیتی درخت پرواز کردم
فراز بوریا و نی
فراز لایستان ، فراز علف

دور از جنوب! بس دور!
بسی-بسیار دور، در جستن آفتاب و روز!

درود، درود بر پادشاه راستین!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر