۱۳۸۲ خرداد ۲۱, چهارشنبه

A Translated lyric from "Mourning Beloveth", song: "The words that crawled"

002)

کلماتی که خزیدند

پساپشت آن سایه ی سرد، چشم به راهِ رودخانه ی آن اخترانی ام که دیرزمانی است خاموش اند،
آه، بر این انتظار آرمیده ام...
سوخته-خاکسترشان برجسدِ انبسته ام می ریزند
و در زخمه های گشاده ام رخنه می کنند

سکوتِ بی-جانِ ذهنِ تبعیدی ام شکست ،
وکلمه ای شکنجه به تیره ترین مغاکِ هستی ام خزید،
آنجا که تاره-تابشی از چشمانِ رویای مرده ام طنین می افکند
و نقبی در خوابِ اشکین ام می زند.
به آسمان ها اشارت داده بودم تا پاره شوند مگرتا پاره ای از بهشت این چشمان گرسنه را بسیرانند،
اما، تنها، قطره ای بر زمینِ مهمان پذیر بِلَخشید
و چه بیشمار-شیارها که بر من زد تا که در-ام گشاید

یاوه-چکه ای از رنج در اقیانوس بی-پایانِ درد
کوره-سویی آشفته از خوشی خُشکان پیشکش کرد ، کورسویی به پایاییِ یک چشمک
چه کوتاه اما، خرده اش نمی گیرم که چه خوش گریه ها را بر قلب ام در می نشانَد
حال، لحظات دلتنگی بر فراز دریا و درد، بال زنان می گذرند
و بر روزنان جوشان ات سبک می آرامند و تخم می گذارند

زمزمه ای سبک، بخشش تراوانید
و با یورشی سرشته از رشک، نفس ام بست.
در گاهک های خوشی، ضربتی گوشِ تیز را برآشفت ،
و به بیکرانگی محو شد...

فراپشت خنده ی بیکاره ی آن مرده، رویا می بینی
رگه ها می گسلی
آن رگه های نازک که پیوستگی نفس ام بدانان بازبسته
مرده، آرمیده ام، اندیشه ها ذهن ام را می درند و تو پرواز می کنی
و نفس تیز ات در پی زندگی در این سرسراها طنین افکن
دشنه ی گرم را بر تنِ پژمران ام می سرانی
... خشمی بدکاره در دریای لبخند ام می لغزد

چون پرستو نشیند،
چون پرستو خون ریزد،
تا نور را بشکارد و از آن پرده ای تیره از تیرگی افسرنده ببافد،
پرده ای پوشاننده ی تیرگی این اتاقِ سکوت.
پاره ای از نورِ لرزان نمودار گشت
و باد را به گزیدن گرفت،
ستبره ای از فریب، ضعفی برپا، ضعفی دیرپا، همه-ضعفی...{تا}

...تا درونِ نرما-دلِ ژکان ات پژواکد
و درهر کلام ات رخنه کند.
نقابی از رویا، نفسِ بریده ات را می بُرد
اقیانوس های درد از رگ های گشاده ات می تراوند
و بر زمینِِ پذیرا فرو می ریزند.

...تا یادی ازآن لحظات در خاطره بر جا ننهد،
از آن لحظه که آن همه سردا-سرسراها و تهیناها را می آلود.
...بادا تا پنجره های روز را ببندد و پسِ نقابی رویا بیند.
کلمات به درونا خزیدند،...{حال} به دورنا می رمند



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر