۱۳۸۲ تیر ۱۶, دوشنبه

مسیح باز مصلوب.
کمی در ابهت معنایش بنگر!کمی باریکه های خون را نظاره کن،کمی به تلخی واژه ها بیندیش،صلیبها همچنان بر افراشته اند و مصلوبها همچنان بر چارمیخ حماقت دیگران،بر دیرک اندیشه های هرزه و نشخوار شده،بر صلیبی که دیرک عمودیش گویی تا ابد در خاک آدمیت استوار شده:بر جهل و رمه گون زیستن.
کو فریادی که ندا دهد:اینک آخرین مصلوب؟گاهِ این فریاد زمانی فرا می رسد که این صدا در باد بپیچد:اینک آخرین انسان!
جالب اینجاست که این رمه!درست در آنی که به مسیح مصلوبشان می اندیشند،و به یادش اشک می ریزند،از برای انتقام،از برای حفظ نام و تقدیسش، مسیحی دیگر را به چارمیخ افکارشان می کشند.
بنگر! اینک این یهودا نیست که میخ بر صلیب می کوبد و مسیح را بازمصلوب می کند،اینک این ابن ملجم نیست که علی را فرق می شکافد،این ابوسفیان و کفار نیستند که محمد را تبعید می کنند،تهدید می کنند.حلاج را "حق پرستان" به جرم "انا الحق" بر دار کردند،یادت هست؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر