۱۳۸۲ مهر ۸, سه‌شنبه

درباره ی سکوت {یک نوشتار نانوشته}


...




...




...
...








...

...،




... .




افزونه:
Embracing the silence…
<< سکوت ، سکوت را فرامی خواند.
سکوت فراژکندگی است.
سکوت، تنهایی و اندیشه: 3 گانه ای که انسان را انسان-زدایی می کند. 3 گانه ای ، پیوندگاه هنر و اندیشه. 3گانه ای، زندان انسانک انبوهگی و ترساننده اش، افشراننده اش و هیولای خواب شیرین زندگی اش.
با اندیشه کردن سکوت، قانون اعداد بزرگ یکبار دیگر، خود را اثبات می کند: سکوت تنها و تنها نزد "فرد" و دست بالا نزد بهین گاهِ دو "دوست" معنا می یابد. از این بالاتر می شود: بی-صدایی، خلأ، افسردگی و مرگ>>
شاید بتوان درباره ی سکوت بسیار نوشت، اما این نوشتن، نوشتار نیست، گفتاری است نابایسته چون دیگر گفته ها؛ درحالی که نوشتن همیشه بایستگی می کند. نوشت-کردن هر امرِ ناب یعنی فروکاهیدن رازی ناگفتنی به خبری همه-فهم ، یعنی کوچک کردن والایی"معنا-در-بی نامی" تا خُردی کلمه و نام؛ یعنی فاش کردن رازی که همه می دانند، اما خواهان پوشیدگی همیشگی اش هستند، چراکه بزرگی اش را دوست دارند و نمی خواهند خرِ همه-دانی بیاید و با "تعریف" و دگم-اندازی، ارزمندی یک ناگفتنی را نیست کند. نوشتنِ سکوت جنایتی نهانی است! با این نوشتن، متانت را از امرِ ناگفتنی اندیشیده شده می گیریم.
سکوت در ... خانه کرده و ژکان مهمان گاه و نابگاه این خانه است. در این مهمانی است که زندگی "ارزجمند" می شود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر