ترجمه ناشیانه از ترانه گروه ANATHEMA به نام RE-CONNECT
ارتباط مجدد
تکه های ارتباط نابود شدند.
برخی چیزها تنها با گذر زمان ناپدید نخواهند شد.
پشت چشمانی شفاف پنهان شدن
در حاکیکه تو مرا نمی بینی اما من تو را می نگرم.
خیانت کردن بدون یک لحظه اندیشه
افسوس نخوردن اما دریافتن اینکه
موعد تو فرا می رسد و من اینجا ایستاده ام
چرا باید دستم را بسوی تو دراز کنم
هیچگاه نتوانستم به جانب تو برگردم
من بواسطه آن نگاه در چشمانت خاموش شده بودم
احساس می کنم دوباره به عقب می لغزم
شبِ سیاهِ تاریک،من می لولم و پیچ می خورم،من غرق می شوم،احساس می کنم تحلیل می روم و تهی می شوم
مرا کفن بپوشان،نابینا کن،بیمار،ناتوان،تهی،مرا به درون درد بکش.
من به سختی تلاش کردم،مرا غرق مکن،به من بپیوند،هوسرانانه،شیدا شده.
سیاه همچون ذغال،روح غرق شده من،هرگز نجات خواهد یافت؟
بیا و باز چاقو را بپیچان
می خواهم تلاش مذبوحانه ات را ببینم
هرگز دوباره عقب نرو
پاسخی از من نخواهد رسید
با بدترین دشمن خودت روبرو شو
آینه ات چه می بیند؟
آیا زمان آن است که با من رو در رو شوی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر