۱۳۸۳ آبان ۲۰, چهارشنبه

ژکانیده از Elend
(Sunwar the Dead}


مهرآفند بر مرده‌گان

مهرآفند است
مرده‌گان بر زمین می‌گردند

بنگر!
سپیده‌دم ِبادها چه با‌شکوه درافق ِبی‌خط می‌خرامد
فوبوس*،
وقت‌ است تا بال‌های‌ات بشکنند
وقت است تا از زهرِغماگن‌ات برَهَم

گستاخ ‌ام،
سرباز ِلذت ام
یک قرن شور ام

پیش ..
به‌سوی این دژ-دریا
به‌سوی کشتار
جاروی زنده‌گی-روب را بردار
تباهیده‌گان
آنان‌که نور ِچشمان‌ات را برنمی‌تابند،
بی‌شرمانه بر ساحل‌ات می‌گردند

زیر ِامواج ِخون، نرم می‌بارم
می‌آشوبم، مهرآفندم
خون‌دانه‌های ارغوانی، سرنوشت ِپیکار را می‌نویسند

مهرآفند بر مرده‌گان

در هر ژرفنا، در هر دریا
در هر جوی و جویبار
سفر کرده‌ایم
و توفان و اراده راه‌نمای‌مان

میراندیم و کشتیم
فتالیدیم، کوبیدیم
مرگامرگ...
بنگر،
بادها و گردآمدشان را
بیارام
تا شب بر چشمان‌ات بیاساید
- آه... شب در چشمان ِمیران‌ات –
اما سوگی مخواه
و نه خوابی ژرف که شب را خواب کند

زیر ِامواج ِخون، نرم می‌بارم
می‌آشوبم، مهرآفندم
خون‌دانه‌های ارغوانی، خط ِخاک را می‌نگارند
می‌گردم،
تا در ورطه‌‌ی رزم غرق شوم

می‌ژولم
مهرآفندم





پانوشت:
Phobos: در اسطوره‌های یونانی، پسر و دستیار ِآرس (خدای جنگ).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر