۱۳۸۳ دی ۸, سه‌شنبه

نگاهی به Sunwar the Dead
{آلبوم ِپنجم ِElend}


- این آلبوم آلبومی‌ست برای کسانی که می‌خواهند با ایده‌ی تنافر ِاصوات (Dissonance) در روشن‌ترین حالت ِنمودگاری‌اش، آشنا شوند.
تنافر ِاصوات ِسازهای کوبه‌ای: در Hemlock sea
سازهای زهی: در Ares in their eyes: روآمد ِویولن‌ها بر روی ویولنسل‌ها..


- پس از پنج سال که از کارستان ِسه‌گانه‌ی Officium گذشت، Elend با Winds devouring men، در گشت-و-گسستی بنیادین بازگشت؛ با تأکید بر همان سازمایه‌های پیراگیر (ambient) و نئوکلاسیسیتی ِپَرخاشنده. WDM، شگرف بود. کندن از بستار ِکلاسیکی اما وفادارماندن به بنیاد ِکار{پرخاش}، فَرسخت‌کاری بود که Elend با جدیت از عهده‌اش برآمد. یک سال پس‌تر، Sunwar the dead منتشر شد؛ کمی شک‌برانگیز و در نگاه ِنخست و ژورنالیستی، کمی تأسف‌بار. اگرچه، Sunwar از صلابت ِچهار آلبوم ِپیشین فاصله دارد، اما این فاصله از نیوشا-بوده‌گی‌اش هرگز نکاسته: سخت، تاریک، ژرف و پیراگیر و در یک کلام: Elend ای!


- استفاده از نوفه (noise)، که به آوان‌گارد ِنثوکلاسیسیم ِElendای‌ در دو آلبوم ِاخیرتشخص می‌دهد، مانند ِآلبوم ِپیشین، در‌ پرداختی سخت، هویداست. هرچند که تکیه بر ستیز‌گری (Aggressive) سبب شده تا نوفه‌ها بیش‌تر در خدمت ریتم باشند تا فضا {بر خلاف ِWDM که در آن نوفه‌ها در خدمت ِپردازش ِفضای ِپیراگیر بودند: آهنگ ِSilent slumber یا Winds devouring men}؛ و این‌چنین، هرچند ایده‌ی مدرنیستی در این آلبوم، به‌مراتب، برجسته‌ترشده{این برجسته‌گی، کارهای استراوینسکی را یادآوری می‌کنند} اما نهادن ِنوفه در بستری از فضای ِاثیری ِویژه، هنوز کار را از اسکیزوفرنی ِهنر ِمدرن، دور نگه داشته. روی هم رفته، نوفه‌ها بسیج می‌شوند تا عنصر ِسرشتین ٍِElend، یعنی سخته‌گی و پرخاش را از نگاهی دیگرگون (در پرخاش ِریتم و گزاف‌کاری در اتونالیته) پیش آورد. شاید به این علت، نخستین شنیدن‌ها، به دل‌چسبی ِباقی ِکارها نباشند، اما حتا Elend نُوشان هم باید این کار را چندباره بشنوند تا معده‌ی گوش‌شان، این پرخاش نو را در جوش ِآشنایی ِنا-زودجوش و سخت‌گیر ِفضای ِاثیری ِآلبوم بگوارد.

- هماهنگی ِسوپرانو با اتونالیته‌ی سازهای زهی در بخش‌هایی از آلبوم به هم می‌ریزد. به‌نمونه، در آهنگ ِ Sunwar the dead، سوپرانو به کلی از نوا جا می‌ماند و تنها با خوردن ِواژه‌هاست که می‌تواند سهل‌انگارانه به جریان باز گردد. اوج ِهمسازی سوپرانو با اتونالیته‌ی ارکستری در Ares in their eyes نمایان می‌شود. در میانه‌ی آهنگ، جایی که بمباران ِسازهای ضربی و هجوم ِبی‌امان ِنوفه‌ها، پاکی ِضمنی ِسوپرانو را آلوده می‌کنند و سپس، کمی بعد، سوپرانو بازمی‌گردد.

{- برای دوست‌داشتن ِElend و درنتیجه نوشیدن‌اش، باید ذوق ِکلاسیک و فهم ِتارا-پیراگیر و باور به نیک‌باش ِستیزه‌گری، هرسه را باهم داشت! Elend، ددمنش است، چون، بایسته‌گی شدت‌افکنی و بی‌رحمی به گوش ِشنونده را در حکم ِرسالت ِاساسی ِموسیقی دریافته و تاکنون از این دریافت، پاسداری کرده. }


- ساختار ِروایی ِآلبوم در میانه افت می‌کند. خاصه، در Hemlock sea و پس از آن درLa Terre Naime Pas Le Sang، روایت پاره می‌شود و تنها با A song of ashes{ و همبسته‌گی زیبنده‌اش با Laceration} این پاره‌گی جوش می‌خورد.

- خسته‌گی هستی‌شناسانه‌ای که در آلبوم ِنخست در زیبایی ِتام نمود یافت، حال، در جنگنده‌گی خاصی که در اتونالیته‌ی برجسته {که گاه از شدت ِحدت، به آزارنده‌گی می‌رسد } پی گرفته می‌شود. ساختن ِچنین کاری دشوار است: بهره‌گیری نوآورانه‌ از "کر"ی که بیش‌تر ساز است تا همسرایی ِصرف{کری که زیرساخت ِویولنسل می‌شوند{ دریافت ِچنین سازمانی گوش ِپیراگیر می‌خواهد}} و هماهنگی ِویژه‌ و غریب ِهمسرایان با سازهای زهی و ریتم‌شکنی‌های بی‌پایان، به‌طور ِکلی، پرداخت ِکار را سخت‌تر از کارهای پیشین کرده.

Threnos، خواهر پاکزادی‌ست برای Silent slumber... در هر دو خدایی را می‌بینم که طاعون می‌زاید... روایت‌های سخته‌نمای خسته‌گی-پیکار به هم می‌پیوندند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر