۱۳۸۵ خرداد ۲۶, جمعه

The 3rd and the Mortal
{did you}


هان؟


دیوارهایی از واژه‌گان پُرشکاف
و هزارتویی بی‌نشیب
و گسترش ِهاله از این میانه‌گان
‌‌میزبان ِدرخشه‌‌ای شده که سو می‌ستاند از چشم

سرانگشتان‌ام چه خسته اند

زیر ِِدرختی خاکستره‌‌سیما
پیچ‌پیچ‌ ام به خون‌لخته‌‌
چنگ‌ام آخته به پیچکی
کورکور، رو به سایه‌پناه ام می‌برَد
تا به‌آن‌جا
تار ِتارتنک
آ-رام
به ابریشم‌اش بپیچم

این‌چنین...
مرا به یاد می‌آورم
تو چه‌طور؟
پیدا کردی؟
کُشتی ام؟
به گور ام سپردی؟
هان؟





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر