نقش ِپارگفتارهای ِدرشت در تثبیت ِنیت ِرأی پس از غوطهخوردن در شعریت ِزیرنوشتی
یا
پیروزی ِخیالی ِسپاهان بر التحاد
زیرنویس ِتلویزیونی یک گزارش ِورزشی که در آن بهگونهای طنزآمیز، یکی از نمایندههای پرمدعای فوتبال ایران در حال دستوپازدن دربرابر یکی از تیمهای حاشیهی خلیج عرب(!) است، در حال القای شور مثبت به پیکر بیحال جامعه. گردونهای در بالای تصویر، که بهنحوی شتابزده ساخته شده (این را میتوان از ترکیب فونتها و اعداد بهخوبی فهمید) در حال ِچرخش است و درهمریختهگی ِتصویری ِآن با لوگوی کانال ترکیب ِگرافیکی ِناخوانا و ناجور و بدرنگی را تصویر کرده، درست بمانند ِتابلوهای گردان ِتبلیغات، میگردد و با نمایش گردونهوار ِنشانهها، میخواهد انگار مُردهرگ ِآن پیکر ِبیحس را بیابد تا عملیات ِمقدس تزریق ِشور ِانبوههگی را دنبال کند. ایدون باد!
بیشتر ِزیرنویسها درقالب ِپارگفتار ارائه میشوند. زنجیرهی پیوسته و دنبالهداری از کلمات که واحد ِدستوری ِکاملی را نمیسازند و از این رو قادرند محتوای نامتعین، عاطفی و اقناعی ِزیادی را در خود حمل کنند. پارگفتارهایی که مستقیماً و با بیرحمی ِتمام (این بیرحمی البته بر پیشزمینهای از سهرنگ ِمقدس و پیرامونهای با المانها تند و بچهگانه، با پوشیدن جامهی همدلی و پاشاندن ِتودهی خفهکنندهی گلوبلبل و رنگهای دخترانه، تأثیر ِخود را شدیدتر و نهانیتر کرده است) چشم ِعصرانهی خستهای را که به نیهیلیسم ِفوتبال پناه برده نشانه میرود، و بیتردید بر آن خوش خواهد نشست. این پارگفتارها، توانش ِاقناعی ِخود را اساساً مدیون ِبیمعنایی ِخود هستند. {این را باید بهعنوان یک قاعده در تبلیغات تلویزیونی پذیرفت که جدا از جذابیت تصویری، سکسی و شنیداری ِآگهی، اتفاقاً این بیمعنایی ِحاد ِموضوع و نمایش ِآن است که آن را درمقام ِمدلولی خوشنشین و پایدار بر ذهن ِتماشاچی مینشاند؛ بیمعناییای که تماشاچی را با معافکردن از پردازش ِمعنا، به مصرف ِآن عناصری دعوت کند که پذیرش ِآنها نه تنها هیچ نیازی به تلاش فکری ندارد، بلکه، دراساس، برتابیدن ِآنها تنها در زمینهای تصویری/خیالی و عاری از کنش ِزبانی و در انفعال ِتام ِتلویزیونی امکانپذیر است}. بیمعنایی بدان حد حاد که نمیتوان از آن گذر کرد!
- ترنم ِباران ِحضور در 24 اسفند، طراوتبخش ِگلزار ِشهیدان. (احضار ِارواح)
- رأی من، رأی تو، رأی ما، آیت ِاتحاد و انسجام ِما. (سجع ِمعظم)
- یک رأی، یک قطره، یک رود، یک دریا همدلی. (ناتورالیسم ِایدئولوژیک)
- با شرکت در انتخابات به دریای پرخروش ِمردم بپیوندید. (الگوی تبلیغ ِفاشیستی در انگیختن ِگوسفندها)
- انتخابات ِمجلس هشتم، میراث شهدای ملت. (سواری مجانی)
- 24 اسفند، جامهی رنگارنگ ِحضور، تنپوش ِپیر و جوان ِایرانی. (شادی در لباس ِفرم ِانبوههگی)
- ریشهی ایرانی، شاخههای حضور، برگهای رأی، دریچهای به بهار. (درخت ِپنجرهی فصل ِآخر)
- رأی بیشتر، مجلس ِقویتر. (درست اما غلط)
- رأی هر ایرانی، گامی بهسوی ِتوسعه و عدالت. (دریوزهگی ِاقتصاد ِاسلامی)
- انتخاب ِنامزد ِاصلح یعنی انتخاب ِبهتر و برتر. (افتضاح ِهمانگویانه)
- در روز ِ24 اسفند، آزادمردان و شیرزنان دشمن را ناامید میکنند. (آزادشیرمندی ِپارانوییک)
- یک رأی، یک اراده، یک ملت، یک ایران. (پوپولیسم ِاستقرا)
- انتخابات، نمایش ِمهرورزی به ایران و ایرانیان. (تهماندههای بهدردبخور ِدوم ِخرداد)
- مجلس، نماد ِمردمسالاری ِدینی. (پوچ در پوچ)
- ملت ِایران، توانمند ِیک انتخاب ِخوب. (هندوانه بر گوژ ِبزرگ)
- جمعه، 24 اسفند، همه با هم در انتخابات شرکت میکنیم. (با فونت ِدرشت، بهقاعدهی یک دستور ِضمنی، با تمام ِسرکوبگریهایی که میتوان از سوژهی بیانشده در اولشخص ِجمع انتظار داشت)
در پایان، الاتحاد ِعربی دو بر صفر در برابر ِسپاهان ایرانی به پیروزی میرسد و سرگیجهی بیامان گردونه در بالای صفحهی تلویزیون، در قربتی غریب با احوال ایرانی، مصرانه پیگیر ِکنش ِسیاسی ِاصیل ِخود است، گو اینکه در چرخش بیمعنای آن میتوان زیستجهان ِگیجوار ِ... با این همه نباید از خاطر دور داشت که هیچ کنشی اصیلتر از دنبالهروی از رفتار آن گردونه و تلاش برای بیان (اگرچه مقید به وجههی تبهگن و یأسآلود ِامر ِسیاسی) در فضای ِساکت ِسرگیجه نیست.
با قلمیاری ِبابک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر