۱۳۹۵ آبان ۲۴, دوشنبه

ستاره‌های محتضر


برگردانی از The Dying Stars از Fen






از ژرف‌ترینِ اعماق
  گورگرفته در سیاه‌ترینِ زمین و تن
خاسته‌ام من دیگربار

بسترِ سنگ‌ درهم‌شکسته به انتقامی کیهانی
کوه‌ها گسل‌زده‌اند به هم
جنگل‌ها در حریقِ آتشِ ستاره‌ می‌سوزند
مرا بیدار می‌کنند این‌ها از این عظیم‌ترینِ خواب

دیگربار: این خونِ جاری
   خونِ پیش‌گویانِ ازیادرفته
   خونِ آن‌ها که مدفون اند به خسرانِ مه‌اندود
رگ‌ها می‌تپند
تا دور کنند هزاره بر هزاره‌های فراموشی را
تا بگشایند سوگِ حزن‌انگیزِ دانشِ نو را

دانش، آه ...

چشمانِ خو‌ن‌آبه‌گرفته شاهد اند بر این سپهرِ فاجعه
دیدگان‌ام روشن، عزم‌ِ جزم

صعد هبه‌ات زخم می‌زند
سوخته به آتش‌پارِ ستاره‌های محتضر

گفته‌اند که در ویرانی زیبایی هست
که آرامش می‌آورد مرگ
   به برون‌دمِ غاییِ صلحِ جاوید
این حریقِ سترگِ سهم‌گینِ پایان اما
  که حس‌ها می‌فسرد و ذهن می‌سوزد
تنها فلاکت می‌آورد
و اندوه، و حزنِ گران

اینک باورهای سوخته، اینک ایمانِ ویرانه

بادی شخته می‌وزد بر مرده‌پوستِ آرمان‌های پوسیده




 Maxim Nikiforovich Vorobiev, Oak fractured by a lightning

۲ نظر:

  1. این آلبوم رو باید همش رو با هم ترجمه می کردید. مثلِ الند، یک کلیتی داره که داستان از داخلش بیرون می اد. اینطور جدا حق مطلب رو نمی رسونه. درهرحال من پی گیر ترجمه دو قطعه باقیمونده هستم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کاملاً حق با شماست. با این همه ترجمه های لیریک ژکان رو نباید زیاد جدی بگیرید، حاصل یه ربع بیست دقیقه وررفتن با متن اصلیه و عمدتاً هدفش خارج کردن کِرم قطعه از گوشه. ضیق وقت و حوصله رو هم در نظر بگیر، در هر حال ممنون از توجه و پیگیری

      حذف