۱۳۹۵ آذر ۱۲, جمعه

آهنگِ گور

برگردانی از The Song of the Tomb از Primordial 






از شمال تا جنوب
از شرق تا به غرب
هیچ نمانده برای‌ام جز گور
آن‌جا بوده‌ام، نزدِ برادرمان، که مرده‌اند
و قومِ من، برده/

ازبرای وقتی که خورشید باز می‌آید
به مرگِ ما محتومان

خونی اما ناخموده
من آهنگِ گور می‌خوانم
از زمین‌های سرد و بی‌خدا
از خدایانی که مرا انتظار می‌کشند 
و جام می‌برم بالا در نامِ تو

ازبرای وقتی که خورشید باز می‌آید
به مرگِ ما محتومان

این غروبِ زمانه‌ها ست
و هیچ انسانی نمی‌ایستد

من آهنگِ گور می‌خوانم
از زمین‌های سرد و بی‌خدا
با آوایی ناآشنا به زه‌دانِ مسموم
من سایه‌واران را می‌خوانم
مردانِ اسطوره را که بر سنگ‌ها نقش بسته‌اند
آن‌ها که آهنگ‌شان را دیگر نمی‌شنوند
زنانِ زمین‌های بایر را
می‌گویم:

زمانِ شما ست

 Max Klinger, Back into Nothingness, plate fifteen from A Life

۲ نظر:

  1. چه همزمان انقلابی و ناسیونالیستی و فاشیستیه!

    پاسخحذف