۱۳۹۶ خرداد ۱۰, چهارشنبه

آن‌ها که فراموش می‌شوند

برگردانی از The-to-be-forgotten  از تامس هاردی



 I
صدایی شنیدم ریز و غم‌بار
در میانِ گورها دمی ماندم:
گفتم "چرا پژمان اید ای رفیقانِ قدیمی،
حال، که از ناآرامِ زنده‌گی رسته اید؟"

II
- " آه، این نه از بودن به این‌جا
که از مرگِ ثانی‌ ست، مرگِ آینده‌‌مان که همین نزدیکی‌ها ست؛
آن‌گاه، که نزدِ زنده‌گان، یادِ ما می‌پژمرد،
و نسیانِ پوچ فرامی‌رسد!

III
"این‌ها، نیاکانِ بخت‌یارمان،
آرمیده‌اند این‌جا، غنوده به مرگی عمیق‌تر از مرگِ ما؛
نه چهرشان می‌یابی و نه اندیشه‌شان را
به تیزترین و غریب‌ترینِ نگاه.

IV
"این‌ها به‌تمام-فراموشیده‌گان اند؛
آنان که انگار هیچ نبوده‌اند؛
خسران‌شان فراگذشته از خسرانِ نفَسِ بُریده؛
این است مرگِ ثانی.

V
"ما اما، این‌جا، هر روز
فرخنده ایم به یادآوردِ عزیزان؛ هنوز
دوامی می‌گیریم در جان‌یادِ محبوبی
به صورت، به آوا، به نگاه.

VI
"آن چه بوده اما، خاطره خواهد شد
و بعد دریای نسیانِ یادخوار؛
به گذشته‌گان می‌پیوندیم
به آنان که داستان‌شان را احدی نمی‌داند.

VII
"کدامینِ ما امیددار بود
به نمایاندنِ آن بختِ جهان‌-هش‌دار در زنده‌گی
آن هبه خاصِ اندک‌شماران که خاطره‌شان را احدی از یاد نمی‌برَد،
آن عطا که همه می‌ستایند؟

VIII
"لعبتکانِ بخت بودیم ما؛
راستی‌ها، خواستنی‌ها، خوش‌نامی‌ها را
نه جُستیم و نه پرهیختیم... مقصدمان را می‌بینیم
و با دیدن‌اش سوگ‌وار ایم."


Joseph Mallord William Turner - Death on a pale horse

۳ نظر:

  1. با ایده اش موافقید؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ایده ش که خوبه، مرگِ ثانی، مرگِ یاد. سوگ و ناله هاش رو اما اصلاً نمیفهمم! از جانبِ خودمحوریِ مندرسِ چس-رمانتیسیستا ست..

      حذف
  2. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف