امشب
دستیارم
از میانِ شما خواهد گذشت
کلاهاش
خالی خواهی بود
آهای
هیچو،
هیچو
خصوصیترین
انتخابهامان
تقاضاهای
شخصیمان
از
جبروتِ خاصِ تو
آواز
خواهند شد
آهای
هیچو
هیچو
چرا
خنیاگران دیگر خانه به خانه نمیروند
چرا
آوازهاشان را فریاد نمیزنند
مثلِ
قدیمها؟
بیهوده
پای دیگر را میبندم
بیهوده،
و حال، پای دیگر
لالایی،
لالا،
میتوانی
بفهمی
دلبرکم
آرامِ
من، نازنینام
- لالایی،
لالا
که
شاهزادهگانِ تروا
شوکتمند
میگذرند
بعضی
برای همین زاده شدهاند
میتوانی
بفهمی
که
بعضی برای این کار ساخته شدهاند
بعضی
اجازه دارند
وقتی
که من لالایی میخوانم
لالا،
لالایی،
لالا
امشب،
دستیارم
خواهد شنید
ترعههای
مریخ را
و کلاهاش
خالی خواهد بود
آهای
هیچو،
هیچو
خصوصیترین
انتخابهامان
تقاضاهای
شخصیمان
از
شکوهِ خاصِ تو
آواز
خواهند شد
آهای
هیچو،
هیچو
چرا
نقاشها دیگر
مازههاشان را سایهروشن نمیزنند
مثلِ
قدیمها؟
بیهوده
چراغِ دیگری را خاموش میکنم
بیهوده،
و حال، چراغی دیگر
لالایی
میخوانم
لالا
میتوانی
بفهمی
عزیزکم
آرامِ
من، نازنینام
- لالایی،
لالا
که
شاهزادهگانِ تروا
شوکتمند
میگذرند
بعضی
برای همین زاده شدهاند
میتوانی
بفهمی
که
بعضی برای این کار ساخته شدهاند
بعضی
اجازه دارند
وقتی
که من لالایی میخوانم
لالا،
لالایی،
لالا
امشب
دستیارم
از میانِ شما خواهد گذشت
کلاهاش
خالی خواهی بود
خصوصیترین
انتخابهامان
تقاضاهای
شخصیمان
از سیادتِ خاصِ تو
آواز
خواهند شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر