۱۳۹۹ مرداد ۲۲, چهارشنبه

افقی نیست هیچ



برگردانی از There Is No Horizon از Ulcerate






شعشعه‌های تسلیم و ترس
بر گمنامان فرومی‌تابند
ورای گم‌نامی می‌روند
و مهلک می‌شوند
مسکوت اند به تألم
و حاملِ بارِ نومیدان
که با چشمانی کین‌خواه و تهی
با وجناتی فروخسته
چیره نتوانند شد

نقصانی در وجودِ ماست
وادارنده که پیش‌گوی دارالبواری بایر باشیم

افقی نیست هیچ
ظهورِ نورِ دیگر نیست هیچ

اذهانِ حاصر
در قبضِ گریز
می‌فرسایند، فرومی‌میرند

بی‌جان شو

به تلاشیِ تام که نزدیک می‌شویم
با خاک یکی کن
که زیرش همه بازخواهند گشت

حرمتِ امرِ بی‌کران نشان کن
که چون بیدار می‌شود چیزها را همه می‌تباهد
معنا آفرین
و از آنان که تن می‌زنند بگسل
که افقی نیست هیچ
ظهورِ نورِ دیگری نیست هیچ

پخش شوید و آبادانی کنید
زیر و زبر کنید
آن قانونِ بی‌ارز و لیوه را
که دیگربار عاجزان را برمی‌گیرد


برای شافع و مکس