پیشامد
از گذر-واژهها – ژان بودریار
امر ِتصادفی، که من به آن امر ِفراکتال و امر کاتاستروفیک را هم اضافه میکنم، از آن دسته از تئوریهای نوینی است که تأثیر ِپیشبینیناپذیر ِچیزها را در نظر میگیرند، یا دست ِکم، به انتشار و پاشیدهگی ِعلتها و معلولها، در شرایطی که کانونهای ارجاع ناپدید میشوند، میاندیشند. ما در جهانی تصادفی به سر میبریم، جهانی که دیگر در آن هیچ سوژه و ابژهای که در دامنهی دانش توزیع ِخوشآهنگ و موزونی جا خوش کند، وجود ندارد. پدیدارهای ِتصادفی، مستقیما ً در چیزها، در پیکرهای مادی وجود ندارند؛ ما نیز همین سان، ما به همراه ِاندیشهمان، بخشی از عالم ِصغیر ِمولکولی هستیم؛ همین مطلب است که نااطمینانی ِاساسی ِجهان را پیش میآورد. اگر سروکار ِما با موضوعی تصادفی، با عوامل ِفیزیکی ِتصادفی بود، اما بازهم اندیشهای که در کار بود اندیشهای همگن و سرراست و تکسو بود، آنگاه همچنان وجود ِدیالکتیکی استوار میان ِسوژه و ابژه امکانپذیر بود، اما اکنون دیگر ما یکسره به درون ِاندیشهی تصادفی درغلتیدهایم، اندیشهای که فراتر از طرح ِفرضیه، رخصت ِانجام ِکاری نمیدهد، اندیشهای که دیگر نمیتواند دعویدار ِصدق و حقیقت باشد. این مسئله، تا جایی که ما میدانیم، مسئلهی علوم ِزیراتمی است. اما من باور دارم مسئله، مسئلهی اندیشهی ما، یعنی مسئلهی تحلیل ِرایج در عرصهی علوم ِاجتماعی و حوزهی سیاست نیز هست... تنها کاری که از دست ِما برمیآید این است که به کمک ِاندیشهای که خودش تصادفیست با فراگردهای تصادفی رویارو شویم، اندیشهای که به گونهای متفاوت با اندیشهی استدلالی و گفتمانی ِکلاسیک که فلسفهی سنتی را به پا داشت، عمل میکند. رهسپاری در این راه ِنو، بی خطر نیست. زمانی که چیزها آشفتهوار، برخاسته از ناچیزترین و خُردترین علتها یا شرایط ِاولیه، تأثیرهای شگفتانگیزی در مقیاسی جهانی برجا میگذارند، دیگر ما چه چیزی را میتوانیم "رخداد" بنامیم؟ به این ترتیب، پدیدهی جهانیسازی، پدیدهای آشوبناک و تصادفی است، پدیدهای که احدی نمیتواند بپاید-اش، یا آن را به راهبردی نسبت دهد.
امر ِفراکتال هم موضوع ِاساسی ِجهان ِماست. من دربارهی تئوریهای مندلبرت صحبت نمیکنم، چون به اندازهی کافی با آن آشنا نیستم؛ اما این بازتولید ِبینهایت ِمیکرو-فرم ها، تکثیر ِنامحدود ِیک فرمول ِیکتا، وضعیت ِخود ِما را خاطرنشان میکند؛ ما مثل ِذرههای بسیار ریزی هستیم که تمام ِاطلاعات ِمتمرکز در هر یک از آنها، یک فرمول و قاعدهی واحد را تکرار و تکثیر میکنند.
پدیدهی توده، چنانکه در جامعهشناسی معرفی شده، یک پدیدهی فراکتال است، پدیدهای است مجازی، پدیدهای ویروسی. تمام ِاین ابعاد را، که هر یک بهنوبهی خود برههی خاصی برای تاریخ ِظهور ِخویش دارند، میتوان در فیزیک ِتوده یافت. آیا میتوان این طور گفت که ما امروز با فردیتهای فراکتال تنها مانده ایم – یعنی با فردیتهایی که مجزا از هم نیستند (چیزی هست که به آنها، اگرچه بهگونهای مسألهدار، اطمینان میبخشد که هنوز بخشی از یک کل و جزیی از یک تمامیت اند) اما بهگزاف پاشیده و کثرت یافته اند. در معنای فرهنگی ِکلمه، فردیتها کلونی شده اند؛ دیگر نیازی نیست که بهطور ِزیستشناختی و ژنتیکی کلونی شوند. در هر رویدادی میتوان دید که فردیتها چه از نظر ِذهنی و چه فرهنگی کلونی شده اند: این حادثه بهروشنی هویداست.
در مواجهه با این اشکال ِآشوبناک و کاتاستروفیک، و فرایند ِنماییشدنشان، ما میتوانیم عالم ِکبیر ِانسانی را مشاهده کنیم؛ عالمی که میپنداشتیم در آن به دست ِعقلانیت، اقتدار و سالاری بر جهان را جهانی کرده ایم، {اکنون} به حبابی درون ِعالم ِصغیر ِمهارناپذیری که به نظمی میکرو-فیزیکی و تصادفی تعلق دارد، میماند. از این پس، قاعده، قاعدهی امر ِمولکولی، و امر ِتصادفی، است. امر ِواقعی، معنا و حقیقت، اینها استثنا هستند، اینها چیستان اند. چهگونه ممکن است مضمون ِحقیقت و مضمون ِواقعیت، زمانی، جایی در کنجی از جهان، به دنیا آمده باشند و، این چنین، کم و کوتاه زیسته باشند؟ - اگر تا به حال اجلشان به سر نیامده باشد...
مثل همیشه بسیار عمیق و قوی بود.
پاسخحذفترجمه ی شما گمان میکنم درغالب موارد بسیار دقیق هست. بنظر میرسه بودریار درک بسیار سطحی ای در این حوزه ها از علم داره. بهتر بگم اون نکات کلیدی رو در دست داره (درست مثل اینکه کسی خواندن و تعمق در این موارد بهش توصیه شده باشه)ولی تفکرش در اینجا برغم سایر موارد بسیار سحطی شده بطوریکه استنتاجات گرتره ای را ارائه داده گرچه کلیت می تواند پذیرفته و یا حداقل تفکر برانگیز باشد. من بشخصه چنین وضعیتی رو در فلسفه دارم!! من PDFـ Selected Writing رو دارم. خیلی دنبال PassWord هستم. آیا سایتی میشناسید که بتونمPDF رو با کارت اعتباری بخرم؟ دفعه پیش که مجموعه کتابهای بودریار رو برام فرستادن ایران پست ایران اونها رو ضبط کرد!! یه پیشنهاد: اگر ممکنه متن انگلیسی رو هم بزارید. در نهایت اینکه خیلی خیلی خوشحال میشم به ما هم سر بزنی و تصحیحم کنید دوست عزیز. اگر تمایل داشتید در مورد اینکه چرا استنتاجات و تفکرات بودریار در این موارد سطحی شده کامنت خواهم گذاشت.
مثل همیشه بسیار عمیق و قوی بود.
پاسخحذفترجمه ی شما گمان میکنم درغالب موارد بسیار دقیق هست. بنظر میرسه بودریار درک بسیار سطحی ای در این حوزه ها از علم داره. بهتر بگم اون نکات کلیدی رو در دست داره (درست مثل اینکه کسی خواندن و تعمق در این موارد بهش توصیه شده باشه)ولی تفکرش در اینجا برغم سایر موارد بسیار سحطی شده بطوریکه استنتاجات گتره ای را ارائه داده گرچه کلیت می تواند پذیرفته و یا حداقل تفکر برانگیز باشد. من بشخصه چنین وضعیتی رو در فلسفه دارم!! من پی-دی-اف سلکتد رایتیگ رو دارم. خیلی دنبال پسورد هستم. آیا سایتی میشناسید که بتونم پی-دی-اف کتاب رو با کارت اعتباری بخرم؟ دفعه پیش که مجموعه کتابهای بودریار رو برام فرستادن ایران، پست ایران اونها رو ضبط کرد!!
یه پیشنهاد: اگر ممکنه متن انگلیسی رو هم بزارید. در نهایت اینکه خیلی خیلی خوشحال میشم به ما هم سر بزنی و تصحیحم کنید دوست عزیز. اگر تمایل داشتید در مورد اینکه چرا استنتاجات و تفکرات بودریار در این موارد سطحی شده کامنت خواهم گذاشت.