برگردانی از The-to-be-forgotten از تامس هاردی
صدایی شنیدم ریز و غمبار
در میانِ گورها دمی ماندم:
گفتم "چرا پژمان اید ای رفیقانِ قدیمی،
حال، که از ناآرامِ زندهگی رسته اید؟"
II
- "
آه، این نه از بودن به اینجا
که از مرگِ ثانی ست، مرگِ آیندهمان که همین نزدیکیها ست؛
آنگاه، که نزدِ زندهگان، یادِ ما میپژمرد،
و نسیانِ پوچ فرامیرسد!
III
"اینها، نیاکانِ بختیارمان،
آرمیدهاند اینجا، غنوده به مرگی عمیقتر از مرگِ ما؛
نه چهرشان مییابی و نه اندیشهشان را
به تیزترین و غریبترینِ نگاه.
IV
"اینها بهتمام-فراموشیدهگان اند؛
آنان که انگار هیچ نبودهاند؛
خسرانشان فراگذشته از خسرانِ نفَسِ بُریده؛
این است مرگِ ثانی.
V
"ما اما، اینجا، هر روز
فرخنده ایم به یادآوردِ عزیزان؛ هنوز
دوامی میگیریم در جانیادِ محبوبی
به صورت، به آوا، به نگاه.
VI
"آن چه بوده اما، خاطره خواهد شد –
و بعد دریای نسیانِ یادخوار؛
به گذشتهگان میپیوندیم
به آنان که داستانشان را احدی نمیداند.
VII
"کدامینِ ما امیددار بود
به نمایاندنِ آن بختِ جهان-هشدار در زندهگی
آن هبه خاصِ اندکشماران که خاطرهشان را احدی از
یاد نمیبرَد،
آن عطا که همه میستایند؟
VIII
"لعبتکانِ بخت بودیم
ما؛
راستیها، خواستنیها، خوشنامیها را
نه جُستیم و نه پرهیختیم... مقصدمان را میبینیم
و با دیدناش سوگوار ایم."
Joseph Mallord William Turner - Death on a pale horse |